آغوش بازمادر
این روزهایی که میگذرد روزهای قشنگی است تو عاشق اغوش مادری و مادر عاشق به آغوش کشیدن تو. فرزندم هر روز بزرگ و بزرگتر میشوی و من هر روز یک قدم به پیر شدن نزدیک می شوم توقع بی جایی است که تو را برای همیشه از خودم بدانم. تو در اینده از ان زن دیگری می شوی و اغوش او را به اغوش مادرت ترجیح می دهی و این روند زندگیست. همانطور که پدرت و پدران پدرت. و تمامی مردان اینگونه اند.همیشه به آغوش زنی نیازمند. وبدان آغوش مادر برایت همیشه باز است. پسرم به آغوش ان کس که برایت آغوش باز کرد وفادار باش تا او نیز به تو وفادار بماند. پارسایم زندگی زیباست نه با هر آغوشی با آغوش هایی که از ان خداست زیباست. پسرم زندگیم تو ثمره عشقی یک عشق اسمانی در پناه خدا...
نویسنده :
من و مامان و بابا
15:58